دنباله خطاب سی و هشتم (آبای)

ساخت وبلاگ

آیا ماشین و کارخانه ای که با یک میلیون حکمت برای راحتی و نفع آدمیزاد ساخته شده عین محبت به آدمیزاد مخلوق نیست ؟ هر که تورا دوست داشته باشد حب او بر تو واجب نیست ؟ جهت اینکه آدمیزاد با حرس نسل این حیوانات را نیاندازد ، احشام را با حسادت خویش محافظت کرده ، برخی از جانوران را بر بالهای تیزپرواز ، بعضی را بر زور بسیارشان ، گروهی را بر پاهای چالاکشان متکی ساخته ، یکی را برفراز صخره بلند ، دیگری را در اعماق ژرف و انبوهی جنگلها پناه داده ، همچنین همگی نها را مستعد زاد و ولد سریع نموده ، در هنگام تولد و ایام صغر با سحر شفقت بهمدیگر علاقمند و غمخوار قرار دادنش نه برای اینست که در زاد و ولد با آدمیزادگان  برابری کنند بلکه بهر آنست آذوقه بی پایان برای نسل لاینقطع انسان باشند . 

در همه این حکمت ها هم عدالت و هم مرحمت آشکار است . شما در بین خودتان گفتید این مرحمت و عدالت را از شروط ایمان بحساب نمی آوریم ، وقتی که اسلام آوردیم ، تسلیم خدای تعالی شده در راه او خواهیم بود . یعنی چه ؟ در هیچکدام از این افعال خدا قرار نمی نماییم ، وجودش را در دیگران بد نمی دانیم ، اما خود مراعات نمی کنیم ، آیا این ناراستی نیست ؟ کسی که در خیانت برقرار بماند ، مسلمان نیست یا دستکم اسلامش ناقص است. راهی را که الله تعالی برای بندگانش تعیین فرموده کدام است ؟ اغلب آن را نمی دانند . هیچکس را ندیده ایم که با توجه به حدیث شریف " تفکروا فی آلاء الله " و آیه " ان الله یحب المقسطین " پی برده و آنرا تأييد كرده باشد . ما نمی دانیم آیاتی مانند " اتامرون الناس بالبر و الاحسان " و " ان الله یحب المحسنین " ،"والذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنة هم فيها خالدون " كه پر از اشاره به عمل صالحند یعنی چه . اگر به آیه" والذين آمنوا و عملو الصالحات فيوفيهم اجورهم والله يا يحب الظالمين " بنگری ، می بینی عمل صالح ضد ظلم است . بنابراین از لحاظ کیان عدالت و رأفت ، هرکسعدالت نداشته باشد ، حیاء ندارد ؛ هرکس حیاء نداشته باشد ایمان نخواهد داشت و دلیل حدیث شریف پیغمبر ما صلی الله علیه وسلم " من لا حیاء له لا ایمان له " است . باری معلوم شد که که ایمان تنها باور خشک و خالی نیست، با عدالت و رأفت ملازمة دارد .عمل صالح ، عدالت و رأفت با كل عبادت بدنى حاصل نمی شود .هر روز حالات نمازخوانان و روزه داران را می بینی پس دلیلی لازم نمی باشد . بلکه عدالت مادر نیکیها است . انصاف و حیاء از عدالت بر می آید ؛ چنانکه به دل فرد عادل خطور می کند :  در حالیکه می گویم ایکاش مردم با من چنین و چنان معامله کردند شایسته نیست که خود همچنان رفتار ننمایم . آیا این خود عدل و نصفت نیست ؟ باری کسی که چنان خلق و اندیشه ای دارد ، چرا نباید به فکر شکر خدا افتد ؟ 

از شکر همه عبادات زاده می شود . پس زینهار از عدالت و شفقت فارغ مانید . ور نه هم از ایمان و هم آدمیت عادی می گردید. این قول صوفی الله یار * بیادت می آید که از یک فردا صد فردا ناروا است . 

لذا بنا به تعریف اولیه ما خدای تعالی دارای علم ، رحمت و قدرت می باشد . در تو این ها با سه صفت محقق می گردد : اجتهادت را شرط کردی ، مسلمان شدیو به کمال انسانیت رسیدی . معلوم است که جوانمردی عبارت از صدق ، کرم و عقل است که از این خصلت ، صدق عین عدالت و کرم همان شفقت و همانا عقل یکی از اسامی علم می باشد و اینها را در وجود آدم  الله تبارک و تعالی موزون آفریده است . اما آدم به آنها رواج و شکوفایی خواهد داد ؛ بلکه حتی المقدور در پی کمالشان خواهد بود . اینها چیزهایی است که در نتیجه سعی و طلب مخلصانه تو اعطا می شود وگر نه فلا . صاحبان این سه خصلت یادشده اول پیامبرانند . سپس اولیاء و پس از ایشان حکما و بالاخره مسلمانان کامل . در پی این افعال خدا بودن ، خود را بنده دانستن و اختیار را پیامبران یاد دادند و اولیاء یاد گرفته و واله شدند. عاشقانش به آن حال نائل شده دنیا و ما فیها را از یاد برده و بحساب نیاوردند . حکما درباره بهره خود از دنیا سخن می رانند . چنانچه با دیده عبرت نگریسته شود ین دو مباینتی با هم ندارند . زیرا علیرغم تفاوت در بیان ، هر دو در صنع الله تعالی فرموده اند . غایت تفکر باید عبرت باشد .   

---------------------------------

* شاعر ی دیندار  که در اواسط سده 18 می زیست و دین اسلام را ستایش کرده است . او در مهمترین اثرش ، " اهداء به عزیزه " از چهار کتاب منزل ، تورات ، انجیل ، زبور و قرآن نام میبرد . این اثر تا انقلاب 1917 بین قزاقها نیز رواج داشت.

حاجي محمد شادكام...
ما را در سایت حاجي محمد شادكام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hmshadkamo بازدید : 213 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:51